مسافرت به تهران
همونطور که توی بخشهای قبلی گفتم مامانی باید 5 و6و7 فروردین رو سر کار می شد پس بنابراین 4 فروردین برگشتیم زنجان و بعد 8 فروردین صبح به اتفاق بابایی و آبا و داداش حسین و داداش سعید رفتیم طرف تهران البته صبح برای اولین بار زود راه افتادیم تا بتونیم صبحونه رو توی مجتمع آفتاب نزدیک قزوین نوش جون کنیم عجب صبحونه بودی بابایی متشکریم واسه ناهار رسیدیم کرج رفتیم خونه خاله مامانی و بی بی جون هم که اونجا بود دیدارها تازه شد بعد از ظهر رفتیم خونه مهندس علیزاده رئیس بابایی که توی اندیشه بود اونجا هم کلی خوش...
نویسنده :
مامان اکی
12:54